جدول جو
جدول جو

معنی میدان دادن - جستجوی لغت در جدول جو

میدان دادن
کنایه از به کسی مجال و فرصت دادن که هر کار می خواهد بکند
تصویری از میدان دادن
تصویر میدان دادن
فرهنگ فارسی عمید
میدان دادن
جای خالی کردن برای کسی از روی تعظیم
تصویری از میدان دادن
تصویر میدان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
میدان دادن
((~. دَ))
به کسی اجازه انجام هر کاری را دادن
تصویری از میدان دادن
تصویر میدان دادن
فرهنگ فارسی معین
میدان دادن
مجال
دیکشنری فارسی به عربی
میدان دادن
Field
تصویری از میدان دادن
تصویر میدان دادن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
میدان دادن
donner le champ
دیکشنری فارسی به فرانسوی
میدان دادن
フィールドを与える
دیکشنری فارسی به ژاپنی
میدان دادن
میدان دینا
دیکشنری فارسی به اردو
میدان دادن
ให้สนาม
دیکشنری فارسی به تایلندی
میدان دادن
לתת שדה
دیکشنری فارسی به عبری
میدان دادن
필드를 주다
دیکشنری فارسی به کره ای
میدان دادن
赋予领域
دیکشنری فارسی به چینی
میدان دادن
kutoa uwanja
دیکشنری فارسی به سواحیلی
میدان دادن
alan vermek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
میدان دادن
memberi lapangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
میدان دادن
মাঠ প্রদান করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
میدان دادن
मैदान देना
دیکشنری فارسی به هندی
میدان دادن
dare campo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
میدان دادن
dar campo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
میدان دادن
Felder geben
دیکشنری فارسی به آلمانی
میدان دادن
veld geven
دیکشنری فارسی به هلندی
میدان دادن
давати поле
دیکشنری فارسی به اوکراینی
میدان دادن
давать поле
دیکشنری فارسی به روسی
میدان دادن
dawać pole
دیکشنری فارسی به لهستانی
میدان دادن
dar campo
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میدان داری
تصویر میدان داری
تاخت و تاز کردن در میدان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میدان داری
تصویر میدان داری
تاخت و تاز و کارزار کردن: (مهران خدمت کرد گفت: ای شاهزاده، دانی که از بنده کاری نیاید میدان داری نتوانم کردن و دیگراز بیم سمک عیار در ین لشکرگاه نتوانم بودن، ) ساخت و پات توطئه: (گفت: پس بگوی که این همه تلبیس و میدان داری که درمیان افکندی از بهر فرزند خویش می کوشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میراث دادن
تصویر میراث دادن
رخن دادن رخن نهادن مال و وجوه برای بازماندگان بجاگذاشتن ایراث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیجان دادن
تصویر هیجان دادن
Thrill
دیکشنری فارسی به انگلیسی